نگاهم در پی آخرين نگاه توست !!
اشکم با يادت ، کاغذم را حضورت بخشيد .
حضورت را بی حضورت می شناسم
در تمامی روزهای بی رنگ بی تو....
بازهم شعرت ، بابک!! مرا به استانه نوشتن آورد ...
نگاهم در پی آخرين نگاه توست !!
اشکم با يادت ، کاغذم را حضورت بخشيد .
حضورت را بی حضورت می شناسم
در تمامی روزهای بی رنگ بی تو....
بازهم شعرت ، بابک!! مرا به استانه نوشتن آورد ...
خداییش نظر دادن نداره...قشنگه...(شعر از خودتونه؟)
سلام عاليه ممنونم از نظره قشنگت سعيد جان عاشقانه با خدا گفتم ولی او هم گفت به معشوقت بگو... در پناه خدا بهم سر بزن
سلام . زیبا و پر محتوی بود. همیشه عاشق باش. بای.
بارها کاغذ احساسم را دور ريختم ،اما این بار کاغذ سفید را به احترام اشکی که از آن تو بود و در دامن او جا داشت ، به یادگار بوسیدم............. شهریور 84